ازدواج اجباری و در سن بسیار پایین دختران در عربستان سعودی امری رایج و شایع است. سن اکثر این دختران هنگام ازدواج فراتر از 9 سال نیست و در خوشبینانهترین وضعیتها تنها پس از گذشت یک دهه از ازدواج به دلیل مرگ همسر به علت تفاوت سنی بسیار، بیوه میشوند. یکی از این بیوهزنان که در 11سالگی بالاجبار به ازدواج یک مرد عربستانی درآمد که بیش از دو دهه از او بزرگتر بود، چنین میگوید: «وقتی مادرم به من خبر داد که دو روز دیگر عروسی خواهم کرد، 11ساله بودم و با خواهر کوچکترم عروسکبازی میکردم. روز عروسیام تلخترین روز زندگیام بود. بهگونهای که فردای عروسی یک هفته در بیمارستان بستری شدم. پس از گذشت 9 سال زندگی مشترک همسرم فوت کرد و درحالی که در اوج جوانی بهسر میبردم و بیشتر از 20 سال نداشتم، بیوه شدم.»
داستانی که این خانم عربستانی بازگو کرد، به خوبی بیانگر درد و رنج و آثار روحی و روانی مخرب برجایمانده از ازدواج دختران در سنین پایین است.
ازدواج «عنیزه» 9ساله با مردی 50ساله اگرچه برای بسیاری در جهان امروز دور از ذهن مینماید، اما مراکز ثبت ازدواج در عربستان موارد بیشماری از اینگونه ازدواجها را به ثبت رسانده و موجب بروز بحث و جدلهای اجتماعی بسیار شدهاند، به حدی که بسیاری این ازدواجها را قراردادهای فروش دختران نامیدند.
موضوعی که اینجا مطرح میشود، درباره دلایل وقوع این ازدواجهاست، برای تبیین این دلایل به تجربه برخی از این دختران اشاره میکنیم:
-خدیجه از مکه مکرمه از جمله همین دختران است، وی میگوید: بیش از 13 سال نداشتم و در کارهای خانه به مادرم کمک میکردم که آن مرد از قبایل اطراف مکه به سراغم آمد و مرا به عقد خود درآورد، پس از آن جز آمبولانس و اورژانس و بیمارستان و پزشکان و پرستاران چیزی را به یاد نمیآورم.
پس از خروج از بیمارستان خدیجه به خانه پدری بازمیگردد و دست به دامان او میشود تا دیگر به خانه شوهرش بازنگردد که البته بیفایده بود و حاصل دو دهه ازدواج افسردگی، استرس، اضطراب، نگرانی و عدم تعادل روحی و روانی بود که سرانجام موجب طلاق وی شد.
شرکت در مراسم عروسی هیچگاه او را خوشحال نمیکند، بلکه موجب تشدید حالتهای روحی و روانیاش میشود، بهگونهای که جز داروهای آرامبخش و اعصاب نمیتوانند، از فشارهای روحیاش بکاهند.
- مریم ح. از احسا 12ساله بود که به عقد مردی درآمد که 15 سال از او بزرگتر بود. او درباره ازدواجش میگوید شب عروسی بسیار گریه کرده و هنگامی که همسرش را دیده احساس کرده او پدر جدید اوست که باید بیشتر به دستوراتش عمل کند و به دلیل اینکه نتوانسته در کنار او باشد، یک هفته بعد از خانه فرار کرده و به خانه پدریش بازگشته است، اما چه سود که با وساطت خانواده و بستگان دوباره او را به خانه شوهریاش بازگردانده بودند.
- ساره م. داستان خود را اینگونه تعریف میکند: 14ساله بودم که به ازدواج مردی مسن درآمدم. شب عروسی فرار کردم و با پافشاری و اصرار 10 روز بعد نزد او بازگشتم. همیشه او را «وحشی» مینامیدم و هرگاه به او نگاه میکردم، چشمهایم پر از اشک میشد. نتوانستم این وضعیت را تحمل کنم، پس از هفت ماه در حالی از او طلاق گرفتم که متوجه شدم از او باردار هستم. مادرم دخترم را بزرگ میکند و من هیچ احساس مادری نسبت به او ندارم و ترجیح دادهام دوباره به مدرسه بازگردم تا تحصیلم را ادامه دهم.
-ام صالح از بیشه چنین میگوید: 32 سال بیشتر ندارم و تمام جوانیام در آه و حسرت گذشت. به دلیل فقر و بدبختی چهار بار ازدواج کردم که تمام آنها مردان مسنی بودند. بهحدی که یکی از آنها 90ساله بود و سن کوچکترین فرزندش از من بیشتر بود. اکنون با داشتن سه فرزند زنی مطلقه بهشمار میآیم و هیچگاه پدر و مادر خود را به خاطر ازدواجهایم نمیبخشم.
عارفالسحیمی، کارشناس امور اجتماعی در مدینه منوره درباره پدیده ازدواج دختران کم سن و سال با مردان مسن میگوید: بسیاری از خانوادهها به دلیل شرایط سخت معیشتی و فقر دختران کم سن و سال خود را وادار به ازدواج با مردان مسن میکنند تا اندکی از بار مالی و مشکلات مالی خانواده بکاهند و با گرفتن شیر بها آن را صرف بهبود وضعیت مالی خود کنند. بسیاری از این دختران در خانه شوهران خود به سن بلوغ میرسند و اگر ازدواج آنها پس از مدتی به جدایی منجر نشود، با مشکلات روحی و روانی بسیاری مواجه میشوند. السحیمی میافزاید: با توجه به اینکه هر کودکی دارای حق و حقوقی است و باید تا دوران بلوغ که زمان شکلگیری شخصیت اوست در همان فضای کودکی خود باقی بماند، از خانوادهها خواسته شده، از دست زدن به چنین ازدواجهایی ممانعت کنند، همچنین از مراکز ثبت ازدواج هم خواستهایم، ازدواجهایی که در آن دو طرف تفاوت سنی بسیاری با یکدیگر دارند را ثبت نکنند.
از سوی دیگر سحر محمود، کارشناس امور اجتماعی در مکه مکرمه از ابراز تعجب و شگفتی خود از دیدن دختران باردار در دوره ابتدایی در چندین روستای اطراف مکه سخن میگوید و تاکید میکند: شخصا با 200 دختر در مقطع تحصیلی ابتدایی برخورد کرده که ازدواج کرده و باردار شده بودند و در عین حال به تحصیل خود ادامه میدادند.
علیا الشهری، خبرنگار یکی از روزنامههای سعودی از دختر 16سالهای مینویسد که به وی گفته بود: در حالیکه کولهپشتی مدرسهام را بر دوش داشتم و به مدرسه میرفتم، جنینی را نیز در شکم با خود حمل میکردم، همیشه باید از دوستانم کنارهگیری میکردم، چون آنها به من نه به عنوان یک دختر 16ساله بلکه یک زن متاهل نگاه میکردند.
ملیحه القحطانی، روانکاو سعودی از تبوک میگوید: مهمترین عامل در اینگونه ازدواجها بعد مادی است، هرچه شیربها بیشتر و سنگینتر باشد، عدم ممانعت پدران با این ازدواجها بیشتر است، حتی اگر تفاوت سنی عروس با داماد بسیار باشد.
وی در ادامه میافزاید: اکثر توافقات صورت گرفته درباره این ازدواجها سری است و مادر اجازه هیچگونه ابراز مخالفتی را ندارد و غالبا بستگان و آشنایان پس از اجرای صیغه عقد از اینگونه ازدواجها باخبر میشوند.
علیا الشهری معتقد است: این ازدواجها نقض آشکار و علنی پاکی و معصومیت کودکان و زنده به گور کردن آنها و بالاخره اینکه جنایت بشری است که باید با آن مبارزه کرد.
اما خالدالشعلان، پزشک بیمارستان مکه مکرمه از خطرات این ازدواجها میگوید، اینکه رشد جسمی اینگونه دختران تکامل نمییابد و در صورت بارداری نخواهند توانست کودکان سالمی پرورش داده و زایمان آنها اگر دچار سقط جنینهای مکرر نشوند، بسیار سخت و دردناک خواهد بود و اکثرا این دختران خیلی زود به بیماری پوکی استخوان دچار میشوند.
دکتر نجوى أحمد، متخصص زنان در ریاض معتقد است، جدای از مشکلات جسمی که به دلیل عدم آمادگی ارگانیسم بدنی این دختران دچار آن میشوند، اکثر این افراد دچار بیماریهای روحی و روانی میشوند که تاثیر مستقیمی بر سلامت افراد جامعه و انتشار انواع بیماریها دارد.
از سوی دیگر دکتر امل ابراهیم، متخصص زنان و زایمان در احسا از مشکلات کودکان این مادران میگوید، اینکه جدای از مشکلات پزشکی مانند خفه شدن جنین در شکم مادر یا پس از زایمان به دلیل کم خونی شدید یا مواجه شدن با مشکلات تنفسی به دلیل عدم رشد کامل ریهها و مشکلات دستگاه هاضمه به دلیل رشد جسمی یا عقبماندگیهای ذهنی یا کوری مادر زادی و غیره، بسیاری از این کودکان رشد روانی سالم و کاملی ندارند که رهاورد اینگونه ازدواجها و عدم آگاهی کامل مادر از نحوه تربیت کودک است، بهگونهای که ملاحظه شده اکثر این کودکان مبتلا به انواع و اقسام استرسها و بیماریهای روحی و روانی هستند و به شدت از افسردگی رنج میبرند.
اما از بعد شرعی و قانونی شیخ «احمد السالم» تاکید میکند، چنین ازدواجهایی باطل است چون از یکسو بر اجبار و زور صورت گرفته و از سوی دیگر حداقل سن قانونی ازدواج که برای دختران 18 سال ذکر شده، مراعات نشده است.
وی میگوید صرف بالغ شدن دختر برای امر ازدواج کافی به نظر نمیرسد، رسیدن به سن رشد نیز ضروری است تا دختر بتواند منافع یا زیانهای وارده به خود را تشخیص دهد که با توجه به عصر و دورهای که ما در آن بهسر میبریم، حداقل 15سالگی است.
امیره کشغری، استاد دانشگاه و عضو جمعیت «مبارزه با ازدواج زودهنگام» پدیده ازدواج اجباری و زودهنگام دختران در عربستان را فاجعهای انسانی خواند که باید برای آن گریست.
این استاد دانشگاه سعودی گفت: هماکنون جمعیت مبارزه با ازدواج زودهنگام تمام تلاش خود را برای تصویب قانون سن ازدواج توسط دولت سعودی متمرکز کرده و تاکنون موفق شده یک میلیون امضا دراینباره جمع کند.